این منم

این منم

حرف های یک جوان
این منم

این منم

حرف های یک جوان

بازخوانی وعده های‌ روحانی در هفته قبل از انتخابات

بازخوانی وعده های‌ روحانی در هفته قبل از انتخابات:


١- قول می‌دهم که احترام را به پاسپورت ایرانی برگردانم

( تعداد کشورهایی که دارندگان پاسپورت ایرانی می‌توانستند پیش از این بدون ویزا به آنها سفر کنند، بازهم کاهش یافت.
در جدیدترین خبرها، کشورهایی چون گرجستان و هندوستان به‌تازگی اعلام کرده‌اند‌، گردشگران ایرانی برای ورود به آنها نیاز به ویزا دارند. )

٢- نخواهیم گذاشت دریاچه ارومیه خشک شود

( دریاچه رضاییه (نگین فیروزه ای ایران) به خاطر بیکفایتی مدیریتی دولتِ روحانی که وعدهٔ احیای آن‌را داده بود، کاملا خشک شد و به کویر ارومیه تبدیل شد، و ۲.۵ میلیارد دلار بودجه که روحانی هنگام سر دادن شعار‌های انتخاباتی به اعتراف خودش جهت نجات دریاچه ارومیه دریافت کرده مشخص نیست کجا هزینه شده )

٣- نخواهم گذاشت مأموری بی‌نام و نشان از کسی سؤال کند؛ دختران جامعه ما خود حافظ حجاب و عفاف هستند

( سرکوب زنان ادامه یافت و به جای‌ تحقق وعده های‌ روحانی‌، "آزادی های یواشکی زنان" با همکاری وزارت اطلاعات و افراد فرصت طلب خارج از کشور راه اندازی شد )

٤- راه حل های‌ ١٠٠ روزه برای‌ حل مشکلات داخلی‌ و خارجی‌ دارم

( قدمت نقش رستم به حدود سال ۱۲۰۰ پیش از میلاد باز میگردد که توسط دولت روحانی به بهانه گاز رسانی آسیب دید! منزل مسکونی میرزا کاشف‌السلطنه مشهور به «پدر چای ایران» در غفلت! سازمان میراث فرهنگی غارت شد، بیش از ۹۰۰ نفر در طی یک سال حکومت روحانی در ایران اعدام شده اند، آلودگی‌ هوا، آلودگی‌ دریا، تخریب جنگل ها، ... به اوج خود رسیده، کارون و زاینده رود و بسیاری از تالاب‌ها خشک شدند، کمبود امکانات پزشکی و پزشک در برخی استان‌ها بیداد می‌کند، مدیریت ضعیف و غیر کارشناسانه منابع آب باعث بی‌ آبی و رنج بسیاری از هموطنان در بسیاری از شهر‌ها و روستاهای کشور شده و پایتخت ایران تنها تا ۳۴ روز دیگر آب دارد! ذخیره آبی سد لار و لتیان به پاییز نمی رسد و به دانش آموزان بین ۸ تا ۱۱ سال تجاوز جنسی‌ شد، اما مشاور وزیر دادگستری دولت تدبیر و امید با وقاحت گفت: "تعرض ناظم مدرسه گاهی با رضایت دانش‌آموزان همراه بوده و یک «کشش دو طرفه» وجود داشته است" ، ...


اینگونه آبروی دختران دم بخت را می برند

اینگونه آبروی دختران دم بخت را می برند


اخیراً در برخی از شهرهای کشور ،‌ برنامه توزیع جهیزیه بین نوعروسان نیازمند توسط یک نهاد انجام شده است که کاری است بسیار انسانی چه آن که دختران فقیری که برای آغاز زندگی آبرومندشان نیازمند اندک جهیزیه بودند،می توانند با این کمک ها، زندگی مشترک خود را آغاز کنند.

اما نکته عجیب و ناراحت کننده ماجرا این است که توزیع این کمک ها را نه به طور خصوصی و با حفظ آبروی خانواده های نیازمند ، که با تبلیغات گسترده انجام دادند بدین شکل اقلام جهیزیه هر نو عروس را پشت یک وانت جمع کردند، بر روی وانت ها بنرهای بزرگی نصب کردند که نشان می داد این اقلام، کمک های خیریه به نوعروسان نیازمند است، سپس این وانت ها پشت سر هم ردیف شدند و حرکت کردند و سرانجام هر کدام شان در برابر دوربین عکاسان و در و همسایه ها ، جلوی خانه های خانواده های نوعروسان توقف کردند.مردم جمع میکنن...یا ایها الناس ما داریم به این عروس جهیزیه میدهیم.... تا زمین و زمان بدانند که در اینجا نوعروسی وجود دارد که نیازمند جهیزیه است و عده ای خیر، پول جمع کرده و برایش جهیزیه خریده اند!

واقعاً مسؤولان نهادی که این کار را انجام داده اند، با خود چه اندیشیده اند؟ آیا فکر کرده اند فقرا، آبرو ندارند و به بهانه دادن چند قلم کالا، می توانند هر رفتاری که خواستند می توانند با آنها بکنند؟ به چه حقی ، آن دختر بی بضاعت را تا آخر عمر نزد خانواده همسرش سرافکنده می کنند؟


آقای دکتر شیخ حسن روحانی متاسفم برای ریاست شما و منتظرم برای گرفتن رگ غیرتتان ...






مرگ بر جنگ

مرگ بر جنگ


چند روزی بود که به محضر رفت و آمد می کردند . مدارکشان را که کامل کردند نزد من آمدند.

” پدرم حال خوبی نداره . نمیتونه بیاد سر عقد. میشه بدون حضور اون خطبه عقد رو بخونین؟”

جواب دختر منفی بود. گفتم که اگر ایشان بیمارند و نمی توانند حرکت کنند و به محضر بیایند یا مثلا در بیمارستان بستری هستند من می روم و همانجا از او وکالت می گیرم. دیگر نیازی به آمدن به محضر ندارند.

گفت : نه آخه.. اونجوری نیست … پدر من یه جورایی مشکل روانی داره . اگه بیاد اینجا آبرومونو میبره.

متوجه قضیه شدم . گفتم اشکالی ندارد. بگذارید زودتر بیایند تا وکالت بگیرم.

گفتند که : اینجاست .. تو ماشینه . اگه می خواین بگم بیاد.

پدر آمد . او عرض سالن دفتر را به سرعت طی می کرد و بالا و پایین می پرید.. گاهی خنده های رعب آور می کرد و گاه بحثی را ظاهرا منطقی اما بی سرو ته و طولانی پی می گرفت هرچند نسبت به عقد دخترش کاملا آگاه بود .

روز عقد وقتی مهمانها آمده بودند و عروس و داماد منتظر شروع مراسم، پدر را آوردند و در همان محوطه حیاط دفتر ، همکارم اوراق را برد و با قرار دادن بر روی صندوق عقب خودرو گلکاری شده ،  آنها را در مقابل پدر قرار داد تا امضا کند.


تجربه یک عاقد : پدر مجروح جنگی بود.. موج انفجار بیست و چند سال بود که او را به این عذاب فراخوانده بود… برای خود و برای خانواده .



از سایت : یک عاقد

جمعیت ایران ۷۸ میلیون نفر شد!

جمعیت ایران ۷۸ میلیون نفر شد!

با افزایش ۳۳۳ هزار و ۶۶۹ نفر به جمعیت ایران از ابتدای سال جاری خورشیدی تاکنون، آمار جمعیت کشور به ۷۸ میلیون نفر رسید.

به‌گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا)، علی‌اکبر محزون، مدیرکل دفتر آمار، جمعیت و اطلاعات مهاجرتی سازمان ثبت احوال روز سه‌شنبه ۲۴ تیرماه با اعلام این خبر افزود: «هم‌اکنون حدود ۷۰ درصد از جمعیت کشور بین ۱۵ تا ۶۴ سال سن دارند که سن کار و فعالیت محسوب می‌شود.»

به‌گفته وی از ابتدای امسال تاکنون، ۲۲۷ هزار و ۶۷ پسر و ۲۱۶ هزار و ۴۲۴ دختر متولد شدند و بیشترین میزان تولد در شهرها با ۳۴۵ هزار و ۹۲۲ مورد رخ داده است.

محزون همچنین گفت از ابتدای امسال تاکنون ۵۸ هزار و ۲۰۳ مرد و ۵۱ هزار و ۶۱۴ زن فوت کردند و بیشترین نرخ فوتی‌ها با هفت هزار و ۲۸۲ نفر در نقاط شهری بوده است.


و هیچ کس به فکر مردمی که نا آگاهانه موجودی را به این دنیا می آورند نیست ...

اگر از آن ها (آقایان بالاسری) بپرسی که چه کار برای آینده آن ها انجام خواهی داد ؟ آن ها خواهند گفت : خانه، شغل ودرآمد مناسب ،همسر ایده آل وسلامتی را برای آنها مهیا می کنیم ...

حال آنکه این آقایان نمی دانند این حقوق اولیه ی هر انسان است ...