این منم

این منم

حرف های یک جوان
این منم

این منم

حرف های یک جوان

شاه سلطان حسین و این همه ماجرا؟!

شاه سلطان حسین و این همه ماجرا؟!



«اگر روزی در میان مسئولان کشور، مسئولان بی ‌جرئت و ضعیفی همچون شاه سلطان حسین پیدا شوند، حتی اگر در میان مردم نیز شجاعت و آمادگی وجود داشته باشد، کار مملکت و جمهوری اسلامی تمام است، چرا که مسئولان ترسو و مقهور، ملت‌های شجاع را نیز به ملت‌های ضعیف تبدیل می‌کنند».
 
این جملات از آیت الله خامنه ای که در طی سخنرانی ایشان در دانشگاه علم وصنعت ایراد شد ،جریانی از تفسیر و تعبیرها را به همراه داشت. تنها این کلمات نبود که انگیزه ای بر آن تفسیرها شد بلکه توصیف ایشان از آقای محمود احمدی نژاد به عنوان فردی «انقلابی، متعهد ، کارآمد، فعال و شجاع» نیز مزید بر علت گردید.

از سوی دیگر، سخنرانی رهبری در دانشگاه علم و صنعت اهمیت خاصی دارد. آقای محمود احمدی نژاد تحصیلات دانشگاهی خود را در این دانشگاه گذراند و توانست عضو هیئت علمی همین جا شود که به این دلیل، وی همواره برای خود شخصیتی آکادمیک قائل بوده است. در کلامی کوتاه، ایراد سخن از سوی آیت الله خامنه ای در جایی صورت گرفت که پایگاه اصلی احمدی نژاد بوده است.
 
آیا با توجه به این نکات، سخنان مقام رهبری اشاره مشخصی به دو رییس جمهور پیشین و فعلی داشته است؟

برخی،  سخنان رهبری را در همین جهت دانسته و معتقدند که ایشان به صورت مشخص از رییس جمهور فعلی در برابر قبلی حمایت کرده اند. برای مثال، می توان به مطلب امیرحسین کبیری که از سوی دفتر پژوهش و بررسی خبری از خبرگزاری ایرنا اشاره کرد. به نوشته وی؛ «دولت عدالت محور نهم در فضایی مملو از عدم عزم جدی برای مبارزه با فساد و خودباختگی در برابر تئوری‌های غربی و عدم قاطعیت در مواجهه با مسایل بین المللی ، روی کار آمد ... دکتر احمدی نژاد با انتقاد از بی جراتی و ضعف موجود در میان مسئولان گذشته به احیای حقوق و عزت از دست رفته ملت همت گمارد به گونه‌ای که موجبات برخورداری از دانش هسته‌ای را فراهم آورد».

حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، شاه سلطان حسین مورد نظر مقام معظم رهبری را به جریانی از اصلاحات مربوط دانست و گفت؛ «در دوره اصلاحات افرادی در بدنه دولت حضور داشتند که به اصول جهان‌بینی توحیدی اعتقادی نداشتند که بسیار مایه تاسف بود». در این بین، سخنرانی مدیر مسئول کیهان در مشهد و گزارش سایت یاری نیوز، سایت حامی خاتمی، و واکنش خبری به این گزارش در حاشیه همان تعابیر به وجود آمد.

جو به وجود آمده از این تفاسیر بالاخره آقای خاتمی را به واکنش واداشت. خاتمی در سخنرانی خود در کرمانشاه؛ با اشاره به سخنرانی مقام رهبری گفت؛ «متاسفانه بعد از سخنان ایشان، کسانی تفسیرهایی عجیب انجام دادند و گفتند که رهبری تکلیف را مشخص کردند که چه کسی انتخاب شود و چه کسی در صحنه بیاید و این طور القا می کنند که یک جریان باید بماند و جریان دیگر باید کنار برود، مگر رهبری خودشان نمی توانند مطالب را بگویند؟».

از سخنان خاتمی روشن است که وی تفاسیر انجام شده از سخنان رهبر عالی مقام جمهوری اسلامی ایران را  بیش از اظهار نظرهای پراکنده می داند. به گفته وی «این تفسیرها ما را نگران می کند که آنها تکلیفشان را این طور بدانند که در مقام عمل هم فقط به خواست خود توجه کنند و بر خلاف قانونی که معین شده است عمل نمایند».

پرواضح است که آقای خاتمی این گونه تفاسیر را حاکی از جریانی می داند که با دست آویز قرار دادن آن سخنان به دنبال تحمیل اراده خود به مردم در انتخابات ریاست جمهوری آینده است.

بحث در این که مقصود و منظور  آیت الله خامنه ای از ذکر شاه سلطان حسین صفوی چه چیزی بوده و قصد ایشان بیان یک هویت سیاسی و هشدار نسبت به آن بوده یا مصداق خاصی را مد نظر داشته و تفاسیر تا چه مقدار راه صواب رفته اند، بحثی مطول و تا اندازه زیادی به حاشیه رفتن و جوسازی خواهد بود.

در این میان یک نکته قابل توجه است که نمی توان آقای خاتمی را مصداق و منظور رهبری از ذکر شاه سلطان حسین دانست. در حقیقت، شأن و جایگاه آقای خاتمی بیش از آن است که رهبری  آن را نادیده بگیرد و نمی توان چنین چیزی را از ایشان توقع داشت. شاید به همین دلیل است که آن کسانی که خواسته اند تفسیر را به سوی خاتمی متوجه کنند احتیاط به خرج داده اند و به صراحت سخن نگفته اند. اما گذشته از هر سخنی، چرا چنان تفاسیری مجال پیدا کرده و برخی گمان کرده اند مقصود از شاه سلطان حسین شخص آقای خاتمی است؟!

در اینجا شاید اشاره به گفته ای از آقای شریعتمدار بد نباشد به خصوص که وی از منتقدان اصلی و مشهور آقای خاتمی است. شریعتمداری با توهین دانستن قیاس آقای خاتمی به شاه سلطان حسین، گفت؛ «وقتی همین روزنامه‌های دوم خردادی به آقای خاتمی اهانت کردند و او را با سلطان حسین صفوی و گورباچف مقایسه کردند، تنها یک روزنامه از ایشان حمایت کرد و آن هم کیهان بود». شاید کسی با این سخن شریعتمدار موافق نباشد و آن همه هجمه ای را یادآور شود که زیر نظر مدیر مسئول کیهان علیه خاتمی و جریان اصلاح طلبی، چه در آن هشت سال و چه بعد از آن انجام شد. این یادآوری درست، اما گفته آقای شریعتمداری نیز خالی از وجه نیست.

وجه گفته شریعتمدار را باید در کردار و گفتار آن دسته از مدعیان اصلاحات دید که با طرح عبور از خاتمی زمینه چنین قیاسی را فراهم کردند. این موضوع چه در آن هشت سال و چه اکنون تداوم دارد. برای مثال، می توان به سخنان آقای زیدآبادی اشاره کرد که خاتمی را برای مدیریت کشور مناسب نمی داند؛ «زیرا تمام بحران های زمان خاتمی بسیار کم عمق تر از بحران های کنونی بود اما ایشان نتوانست مدیریت کند». نقد دوره ریاست جمهوری خاتمی و عملکرد وی و جریان اصلاحاتی که با وی به راه افتاد، کاری جدی است که به جد می توان گفت لزوم و ضرورت چنین نقدی همچنان زمان می طلبد، اما چنین حرفی به معنای تایید گفته آقای زید آبادی نیست.

مسئله در این نکته اساسی است که آقای خاتمی نیز در سخنان خود به آن اشاره کرده وگفته است «نمی‌‏توان یک شبه انتظار تحقق همه آنها را داشت».

برخی، اصلاحات و آرمانها را "معجزه" می دیدند و توقع حصول یک شبه خواسته های خود را داشتند. چنین توقعی همانند آن توقع معجزه ای است که مخالفان آنان در صورت دیگر دارند که البته در مورد آنان هماهنگ با اصولشان است اما در مورد معجزه طلبان اصلاحاتچی خیر.

نکته ای که خاتمی اشاره کرده است گویای شخصیت شاه سلطان حسین نیست بلکه گویای تدبری است که برخی از یاران و شرکای وی از آن بی بهره بودند و به همین دلیل بدون توجه به فرایند زمان، راه صد ساله را در یک شب می جستند. این بی تدبیری ،نخست جرأت یافت تا کسی چون خاتمی را با شاه سلطان حسین صفوی قیاس کند و کاری کند که حتی مخالفان خاتمی نیز جرأت آن را به خود نمی دادند.


دانلود فیلم


چشمه