این منم

این منم

حرف های یک جوان
این منم

این منم

حرف های یک جوان

ساختن واژگان جدید

ساختن واژگان جدید


زبان پارسی یک زبان بسیار نیرومند برای واژه سازی است که شاید تنها در جهان ، زبان آلمانی از آن در این زمینه برتر باشد . بهرروی هرکس میتواند با کاربرد درست دستور زبان و آیین واژه سازی، واژه هایی بسازد که "قانونی" هستند، هرچند در واژه نامه همنباشند ( گفتنی است که ما یک واژه نامه ی درد و درست نداریم ، حتی واژه نامه ی دهخدا هم یک گردآیه ی اندکی هردنبیل است). برای نمونه میتوان از ریشه ی گذشته ی یک کارواژه ( فعل) و پسوند "آر"، یک نام درست کرد، مانند خرید+آر = خریدار.


همینگونه میتوانیم با فروختن، فروختار را درست کنیم. ااین واژه سرتاپا فارسی است و قانونی هم هست، گرچه شاید در هیچ واژه نامه ای نباشد و هرگز نشنیده باشیم و فرهنگستان هم امضا نکرده باشد.


برابر واژگان پارسی ؟ "بجای یعنی / معنی چه بکار بببریم؟ "

بجای یعنی / معنی چه بکار بببریم؟


"یعنی" یک فعل عربی است.

means = یعنی = به معنی .... است= معنی میدهد
بجای آن میتوان از " برابر"، "میشود", "همان" , " هم چم" و " به چم ... است" سود برد.
نمونه:
حـُرّیت یعنی آزادی=
حـُرّیت به معنی آزادی است
----- بازگردان به پارسی --------
گویشی:
حـُرّیت میشه آزادی 
حـُرّیت همون آزادی یه
نوشتاری:
حـُرّیت میشود آزادی 
حـُرّیت آزادی است
حـُرّیت برابر است با آزادی
حـُرّیت به چم آزادی است
حـُرّیت همان آزادی است
حـُرّیت در تازی همان آزادی است در پارسی
حـُرّیت هم چم آزادی است
حـُرّیت همتای آزادی است.
حـُرّیت همتای عربی آزادی است.

نمونه ی ٢:
میهن دوستی یعنی اینکه برای میهن خود از هیچ کوششی فروگذار نکنید
----- بازگردان به پارسی --------
میهن دوستی آن است که برای میهن خود از هیچ کوششی فروگذار نکنید
میهن دوستی همان است که برای میهن خود از هیچ کوششی فروگذار نکنید
میهن دوستی بدین چم است که برای میهن خود از هیچ کوششی فروگذار نکنید


نمونه ی ۳:
اینکه گفتید بی معنی بود
----- بازگردان به پارسی --------
اینکه گفتید بیخود بود
اینکه گفتید بی مایه بود
اینکه گفتید بی چم بود

نمونه ی ۴:
معنی اینکارها چیست؟
----- بازگردان به پارسی --------
این کار هارو میکنی که چی؟
چم این کارها چیست؟
با این کارها چه می خواهید بگویید؟




با کمی کاربرد بیشتر، این جانشین ها میتوانند فراگیر شوند، بویژه نخست در نوشتار