این منم

این منم

حرف های یک جوان
این منم

این منم

حرف های یک جوان

سبیل مرد ایرانی در گذر زمان

سبیل مرد ایرانی در گذر زمان


سبیل در طول تاریخ نشان بارز مردانگی بوده است. اما همین نشان مردانگی هم در طول تاریخ دستخوش تغییر شده و هر از چند‌گاهی نوعی از آن مد روز شده است. مردان ایران و سبیل‌هایشان را در این گالری تصویری ببینید:


مرد است و سبیل‌اش

در طول تاریخ سبیل نشان بارز "مردانگی" بوده است. قدیمی‌ترین سندی که بر داشتن سبیل به تنهایی دلالت می‌کند، تصویری از یک سوارکار ایرانی مربوط به ۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است.


ریش و سبیل باستانی

در نقش‌های برجسته به‌جای مانده از عهد باستان در دوران مادها و پارس‌ها، مردان با ریش و سبیل دیده می‌شوند. در کتب قدیمی تراشیدن ریش و سبیل همچون بریدن گیسوی زنان، تنبیه محسوب می‌شده است.


سبیل اشکانیان

تندیس‌ها و سکه‌های به دست آمده از دوران اشکانیان و ساسانیان نشان از کاهش اهمیت ریش دارد. یکی از معروف‌ترین تندیس‌ها، چهره یک سرباز با سبیل را نشان می‌دهد


ریش اعراب

با حمله اعراب به ایران، مردان به رسم عرب‌ها به گذاشتن ریش روی آوردند.


سبیل چنگیزی

از دوران مغولان تا صفویان ریش اعتبار خود را از دست داد و سبیل چنگیزی مد شد. شاه عباس کبیر که از ریش دل خوشی نداشت همه مردان از جمله روحانیون را مکلف به تراشین ریش کرد. (عکس تاریخی از ناصرالدین شاه)


"تراش مویم"

شاعر دربار تاریخ صدور فرمان شاه‌ عباس کبیر را بدین‌گونه به نظم کشیده است: «تراشیدم چو موی ریش از بیخ/ "تراش مویم" آمد سال تاریخ». بدین ترتیب "تراش مویم" به حساب ابجد می‌شود سال ۹۹۷ . ده سال بعد یعنی در سال ۱۰۰۷ این حکم به اجرای عمومی درآمد.


"با‌ج سبیل"

علاقه شاه عباس به سبیل به حدی بود که حقوق و دستمزد سپاهیان به طول سبیل مرتبط شد. پرداخت اضافه حقوق سبیل از سوی مردم ولایت‌ها موجب شد که اصطلاح "باج سبیل" رواج یابد.


ضرب‌المثل‌های سبیلی

در زبان فارسی اصلاحات و ضرب‌المثل‌هایی همچون: "سبیل کسی را دود دادن"، "زیر سبیلی رد کردن"، "سبیل کسی را چرب کردن"، "سبیل کلفت" و غیره راه یافته است.


نماد سبیل

سبیل به‌عنوان یک نماد البته جای خود را نیز در ادبیات، شعر و حتی سینما نیز باز کرده است.


انواع سبیل

در طول تاریخ مردان ایرانی انواع متخلف سبیل با برخود دیده‌اند. سبیل‌های چون: سبیل چخماقی، سیبیل مگسی، سبیل پهلوانی.


انواع سبیل

در طول تاریخ مردان ایرانی انواع گوناگونی از سبیل را بر صورت گذاشته‌اند؛ سبیل‌هایی چون: سبیل دراویش، سبیل هیتلری، سبیل افراشته، سبیل داش‌مشدی‌ها و انواع دیگر...


عامه مردان

عامه مردان سبیل معمولی دارند. سبیلی که پشت لب بالا را به‌طور متوسط پوشانده و هرازچند گاهی کوتاه می‌شود.


سبیل سیاسی

در ایران برای مدت کوتاهی نوعی از سبیل که به "سبیل استالینی" معروف بود در بین مردان با گرایش فکری چپ مد شد. بعد از انقلاب هم نوعی از این سبیل در بین چپ‌ها رواج یافت.


ریش سیاسی

در سال‌های بعد از انقلاب سبیل به همراه ریش دارای بار سیاسی شد و معنی اسلامگرایی یافت. این افراد آبخور سبیل و یا همان "شارب" را کوتاه می‌کنند.


نه ریش، نه سبیل

امروزه مردان ایران به سه دسته تقسیم شده‌اند: آنها که ریش و سبیل دارند، آنها که فقط سبیل دارند و آنها که نه ریش دارند و نه سبیل. اما هر سه حالت آن نه نشانی از "مردانگی" است و نه نشانی از رهایی از خصیصه‌های "مردسالاری".

شایستن و بایستن

بیشتر ما شاید ریشه ها و شاخه های دو کارواژه ی "شایستن " و "بایستن" را ندانیم، چون از آنها بسیار اندک سود میبریم. در  نگاره ای که برای شما فراهم کرده ام، واژه هایی را که از این دو ریشه پدید میایند 
بهمراه چم انها نگاشته ام. در آن میبینید که واژه هایی همچون " امکان و وجوب"، " ممکن و واجب" یا " جبر و اختیار"، از این دو ریشه پدید میایند که میتوان از آنها بجای همتای پارسی این واژه های تازی ، بویژه درنوشتارهای وابسته به "فلسفه و منطق" سود برد.


* افتخار ما به آن بی انتهاست *

* افتخار ما به آن بی انتهاست *

ایران تنها کشور منطقه و از معدود کشورهای جهان است که در تقویم اش چیزی به نام "روز استقلال" وجود ندارد!
این یعنی قصه تاریخ ایران با دیگر کشورها تفاوت دارد.
این یعنی هویت و اصالت در این کشور معنای دیگری دارد.

.

لیست کشورهایی که به نحوی با کشور ما مرز مشترک دارند به همراه تاریخ استقلاشان.:

پاکستان : 22 مرداد 1326 خورشیدی
افغانستان : مرداد 1298 خورشیدی
ترکمنستان : 17 آذر 1370 خورشیدی
آذربایجان : 8 شهریور 1370 خورشیدی
ارمنستان : 30 شهریور 1370 خورشیدی
ترکیه : 6 آبان 1302 خورشیدی
عراق : سال 1311 خورشیدی
کویت : 15 خرداد 1340 خورشیدی
عربستان : 14 مرداد 1339 خورشیدی
بحرین : 24 مرداد 1350 خورشیدی
قطر : 13 شهریور 1350 خورشیدی
امارات متحده :‌11 آذر 1350 خورشیدی
عمان : سال 1030 خورشیدی (از پرتغال)


بخوان بخند

بخوان  بخند


ﺩﺭ ﺷﻬﺮﯼ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﻜﺎ، ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﻛﺮﺩ ﻛﻪﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﭽﻪﺩﺍﺭ ﻧﻤﯽﺷﺪ. ﺍﻭ ﻧﺬﺭ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﭽﻪﺩﺍﺭ ﺷﻮﺩ،ﺗﺎ ﯾﻚ ﻣﺎﻩ ﺳﺮ ﻫﻤﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺍﺻﻼﺡ ﻛﻨﺪ .ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺑﭽﻪﺩﺍﺭ ﺷﺪ ! ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﯾﻚ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﻓﺮﻭﺵ ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎﺋﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺷﺪ . ﭘﺲ ﺍﺯﭘﺎﯾﺎﻥﻛﺎﺭ، ﻫﻨﮕﺎﻣﯿﻜﻪ ﻗﻨﺎﺩ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﭘﻮﻝ ﺑﺪﻫﺪ، ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ. ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﻐﺎﺯﻩﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﺪ، ﯾﻚ ﺟﻌﺒﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﻭ ﯾﻚ ﻛﺎﺭﺕ ﺗﺒﺮﯾﻚ ﻭ ﺗﺸﻜﺮ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻗﻨﺎﺩ ﺩﻡ ﺩﺭ ﺑﻮﺩ . ﺭﻭﺯ ﺩﻭﻡ ﯾﻚ ﮔﻞ ﻓﺮﻭﺵ ﻫﻠﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺣﺴﺎﺏ ﻛﻨﺪ، ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ . ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻭﻗﺘﯽ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﻐﺎﺯﻩﺍﺵ ﺭﺍﺑﺎﺯ ﻛﻨﺪ، ﯾﻚ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻞ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﯾﻚ ﻛﺎﺭﺕ ﺗﺒﺮﯾﻚ ﻭ ﺗﺸﻜﺮ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﮔﻞ ﻓﺮﻭﺵﺩﻡ ﺩﺭ ﺑﻮﺩ . ﺭﻭﺯ ﺳﻮﻡ ﯾﻚ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪﻛﺮﺩ . ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺍﺯ ﮔﺮﻓﺘﻦﭘﻮﻝ ﺍﻣﺘﻨﺎﻉ ﻛﺮﺩ . ﺣﺪﺱ ﺑﺰﻧﯿﺪ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﻐﺎﺯﻩﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﺪ، ﺑﺎ ﭼﻪ ﻣﻨﻈﺮﻩﺍﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭﺷﺪ؟ ﻓﻜﺮﻛﻨﯿﺪ .
.
.
.
.
.
.
.
ﭼﻬﻞ ﺗﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺩﻡ ﺩﺭ ﺻﻒ ﻛﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻏﺮ ﻣﯽﺯﺩﻧﺪ ﻛﻪ
ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﺯﻧﻤﯿﮑﻨﻪ

سهم من از جریمه ی کرسنت

سهم من از جریمه ی کرسنت


ایران از صدقه سر دولت فخیمه، مِستر جونیور و خاندان مکرّم و معزّز حضرت بابا، در دادگاه لاهه و در پرونده فساد کرسنت، 18 میلیارد دلار معادل 54 هزار میلیارد تومان جریمه شده است.

اگر مبلغ جریمه یعنی 54.000.000.000.000 تومان را به جمعیت ایران که نزدیک به 77 میلیون و 700 هزار نفر است، تقسیم کنیم، به این معناست که از جیب هر ایرانی باید 694 هزار و 980 تومان یعنی نزدیک 700 هزار تومان برای تسویه این جریمه پرداخت شود.

درواقع به خاطر محصول مشترک هاشمی، خاتمی و روحانی، باید نزدیک 1.3 برابر یارانه یک سال هر ایرانی از جیب هر ایرانی برای جریمه کرسنت پرداخت شود.

حالا باید از چه کسی مُچکر بود؟!