این منم

این منم

حرف های یک جوان
این منم

این منم

حرف های یک جوان

سردار عشق

سردار عشق

هی روزگار ...

داخل اتوبوس نشسته بودیم ، از دوستم پرسیدم : شهید همت رو می شناسی ؟

گفت: همون اتوبانه ؟ آره ؛ چند بار از اونجا رد شدم.

گفتم: ازش چی می دونی ؟

لبخندی زد وگفت: اینکه مسیر ما واسه رسیدن به خونه مادر بزرگمه ،

شهیده دیگه، اسماشونو روهمه اتوبانا وکوچه ها گذاشتن ،همه می شناسن دیگه!

سرمو پایین انداختم و ساکت شدم ....

دلم سوخت . زیر لب گفتم:

اونکه مردم می شناسن ، مسیر خونه مادر بزرگه نه شهید همت و شهید همت ها

شهید همت اسم یه راه نیست ، جهت راهه!



مشاعره ... !!!

مشاعره ... !!!