این منم

این منم

حرف های یک جوان
این منم

این منم

حرف های یک جوان

مملکته داریم؟!

مملکته داریم؟!


دنیا اصلاح طلب داره ما هم اصلاح طلب داریم؟!
اصلاح طلبها توی تاریخ مدعی قانونگرایی اند تو ایران شاخص قانونگریزی!
اصلاح طلبی در تاریخ با انتقاد از اشرافیت شروع شد تو ایران در ائتلاف با «گردن کلفت» ها!
اصلاح طلبی در تاریخ در انتقاد به آشوب و مدافع تغییرات آرام شناخته میشه، در ایران به قمه کشی و سطل آشغال آتیش زدن!
اصلاح طلبی بطور کلاسیک از دنده ی راست های محافظه کار بلند شده تو ایران از چپ های سوسیالیست!
اصلاح طلب ها تو دنیا در حفظ آسایش و امنیت عمومی سخت گیر ترین اند، تو ایران به اعدام آدم کش ها و متجاوز ها اعتراض میکنن!
اصلاح طلبه ما داریم؟!

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها در رابطه به موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند

و وقتی به موضوع خدا رسید، آرایشگر گفت : “من باور نمیکنم خدا هم وجود داشته باشد”.

مشتری پرسید: “چرا باور نمیکنی؟

آرایشگر جواب داد: “کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد، به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا میشد؟ اگر خدا وجود میداشت نباید درد و رنجی وجود داشت. نمیتوانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه میداد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.”

مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد. چون نمیخواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده ظاهرش کثیف و به هم ریخته بود.

مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: “میدانی چیست! به نظر من آرایشگر ها هم وجود ندارند!”

آرایشگر گفت: “چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم. من آرایشگرم، همین الان موهای تو را کوتاه کردم.”

مشتری با اعتراض گفت:” نه. آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند. هیچکس مثل مردی که بیرون است. با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمیشد.”

آرایشگر: “نه بابا! آرایشگرها وجود دارند، موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند.”

مشتری تائید کرد: “دقیقاً نکته همین است، خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمیگردند، برای همین است که این همه درد و رنج در دنبا وجود دارد!”

تفاوت ...

بچه جنوب شهر که باشی، اگر رفتی زورگیری، پنجاه روزه سرت بالای چوبه دار است
اما می توانی سالها زورگیری کنی، محاربه که هیچ، هر چه محارب است را تامین مالی کنی سه سال هم بروی لندن، و از همه مهمتر از سران اصلی فتنه باشی وقتی برگشتی با سلام و صلوات بروی منزل و بعد که رفتی زندان 80 روز نگذشته با 10 میلیارد ناقابل آزادت کنند تا راست،راست بچرخی و از رسانه‌ها و همه‌آنهایی که با زورگیریهایت مخالف بودند شکایت کنی!