این منم

این منم

حرف های یک جوان
این منم

این منم

حرف های یک جوان

سرانجام آخرین امپراتور چین که در سه سالگی بر تخت سلطنت نشسته بود

سرانجام آخرین امپراتور چین که در سه سالگی بر تخت سلطنت نشسته بود


دوم دسامبر سال 1908 چین دارای یک امپراتور سه ساله شد که او را «سوان تونگ» نامیدند. وی دهمین امپراتور از دودمان کوینگ بود و نیز آخرین امپراتور چین. نام اصلی وی «پو یی Pu-Yi» بود.
    چین با انقلاب دکتر «سون یات سن»، از سال 1912 جمهوری شد و چون امپراتورِ برکنار شده هنوز کودک بود، دکتر سون تصمیم گرفت که «پو» در قصر سلطنتی و با همان خدمه قبلی باقی بماند و برایش مقرّری تعیین کرد.
    پو به همان صورت سالها در کاخ سلطنتی زندگی و ازدواج کرد. در 1917 تغییراتی در دستگاه حکومتی چین روی داد که سبب شد «پو» برای مدتی کوتاه امپراتور (رئیس کشور) شود. در دهه بعد، پو اوضاع را به سود خود ندید و در سال 1324 از کاخ سلطنتی فرار کرد و به شمال چین (منچوری) رفت که خانواده او در ریشه در آنجا داشت.
     ژاپنی ها در دهه 1930 که منچوری و مناطق شمال شرقی چین را تصرف کردند برای مشروعیت دادن به سلطه خود، «پو ــ یی» را امپراتور منچوری (چین شمالی و بعدا همه مناطقی را که در چین اشغال کرده بودند) اعلام کردند و در برابر اعتراض جهانی به تصرف مناطق چین تاکید کردند که به خواست امپراتور چین! در این کشور باقی مانده اند. حال آنکه امپراتور در دست آنان آلتی بیش نبود.


درسال 1945 و در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم که ارتش سرخ طبق قرار قبلیِ دولت مسکو با متفقین، به منچوری حمله بُرد «پو ـ یی» اسیر روس ها شد و بعدا در جریان محاکمه سران سابق ژاپن برضد آنان شهادت داد. پس از پیروزی کمونیست ها بر ملیّون چینی و استقرار در پکن، دولت مسکو «پو» را به دولت پکن تحویل داد و این دولت اورا به اتهام همکاری با ژاپنی ها (نیروی متجاوز و اشغالگر) که خیانت به وطن است به بازداشتگاه فرستاد.


یک دادگاه پکن بعدا «پو ـ یی»را به زندان محکوم کرد و به همراه سایر مقامات پیشین به بازآموزی و اصلاح اندیشه و رفتار فرستاد و باغبانی باغچه زندان به او سپرده شد. پس از اینکه تغییر رفتار در او مشاهده شد، مائو تسه دونگ وی را عفو کرد و آزاد شد و تا پایان عمر به صورت یک تبعه ساده زندگی و کار باغبانی پارک عمومی شهر پکن را تقبّل کرد و اعلام داشت که باغبانی راحت تر از کار سیاست و ریاست کردن است.
    «پو ــ یی» پس از اینکه بخشوده و آزاد شد و به باغبانی پرداخت با یک پرستار بیمارستان ازدواج کرد و بانوی او پس از درگذشت شوهر که در سال 1967 و در 61 سالگی بر اثر بیماری سرطان کلیه دیده فرو بست خاطرات اورا منتشر ساخت. این خاطرات شامل یادداشت های «پو ـ یی» و مشاهدات زنش از رفتار و گفتار اوست. ادوارد بهر Edward Behr این کتاب را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است. «پو ـ یی» در یکی از یادداشت هایش که در این کتاب مندرج است نوشته است که یک لحظه بدون غم و در سادگی زیستن از صد بار امپراتور بودن بهتر است. بر پایه این کتاب یک فیلم سینمایی هم تولید شده است. «پو» پیش از ازدواج با پرستار بیمارستان، چهار بار ازدواج کرده بود. ازدواج اول او با یک شاهزاده خانم بود. ژاپنی ها یک زن را برای ازدواج به او معرفی کرده بودند که بعدا معلوم شد جاسوسه آنان بود. پو ـ یی در زمان امپراتور بودن دارای یک کانکوباین (زن موقّت) هم بود.




امپراتور چین در حال وصله ی لباس (!)




سرچشمه